Learning English
آموزش زبان
صفت Adjective تعریف: صفت کلمه ای است که حالت و چگونگی اسم را بیان می دارد و به عبارت دیگر معنی اسم را کاملتر می کند . مثال: A good man تقسیمات : از نظر طرز قرار گرفتن صفات ، آنها را به دو دسته تقسیم می کنند :
نظرات شما عزیزان:
الف . صفات مستقیم Atributive Adjectives : اگر صفتی قبل از موصوف ( کلمه--ی وصف شده یا اسم ) قرار گرفته باشد ، در این صورت مستقیم است :
کتاب جالبی an interesting book
باید توجه داشت که صفت در این حالت برعکس زبان فارسی است . در انگلیسی صفت مستقیم قبل از اسم می آید، حال آن که در فارسی امروزی بعد از اسم قرار می گیرد.
تبصره--ی 1 : صفات در انگلیسی همواره یک شکل دارند و با اسامی مفرد و جمع ، مذکر و مونث به یک صورت به کار می روند :
بچه--ی نحیف a weak baby
بچه--های نحیف weak babies
دختر نحیف a weak girl
دختران نحیف weak girls
توجه : بر تبصره--ی فوق ، صفات اشاره--ی this و that مستثنی هستند که با اسامی جمع به صورت these و those به کار برده می شوند :
این سگ this dog
این سگها these dogs
آن کتاب that book
آن کتابها those books
تبصره--ی 2 : صفات زیر فقط به صورت مستقیم به کار برده می شوند :
پیشین ، قبلی former
قدیمی olden
بیرونی outer
داخلی inner
مثال :
در زمانهای قدیم in olden times
پوسته--ی خارجی an outer skin
ب . صفات غیرمستقیم یا خبری Predicative Adjectives : هرگاه صفت بعد از فعل to be و افعالی نظیر feel و appear و seem و look و taste و become و smell که مفهوم to be دارند قرار گیرد ، کاربرد صفت به صورت غیرمستقیم خواهد بود :
دختر رنگ پریده است . .The girl looks white
جان مریض است . .John is sick
تبصره : برخی از صفات همواره به صورت صفت خبری ( غیرمستقیم ) به کار می روند و قبل از اسم در نمی آیند . تعدادی از این صفات عبارتند از :
ترسیده afraid
خوابیده asleep
بیدار awake
زنده alive
تنها alone
ناتوان unable
شرمنده ashamed
شبیه ، یکسان akin
آگاه aware
خوشحال glad
دور away
راضی content
متفکر mindful
مثال :
از سگ می ترسد . .She is afraid of the dog
نمی تواند این مساله را حل کند . .He is unable to solve this problem
Design By : Night Skin |